Monday, February 16, 2009

نظر مراجع تقلید در مورد ازدواج موقت

ازدواج موقّت از راه‏هاى مناسب جلوگيرى از فحشا و انحرافات جنسى است و اولياء دين به آن سفارش كرده‏اند. از حضرت اميرالمؤمنين عليه‏السلام نقل شده است كه: «اگر از ازدواج موقّت منع نشده بود، هيچ مؤمنى تن به زنا نمى‏داد و جز محروم از سعادت و نيكبختى، كسى زنا نمى‏كرد.»(1) بنابر اين كسى كه امكان ازدواج دائم را نداشته باشد و نتواند خود را از گناه بازدارد يا بترسد دچار فحشا گردد، بايد با ازدواج موقّت خود را حفظ نمايد.«مسأله 2830» اگر دختر باكره‏اى كه به حدّ بلوغ رسيده و رشيده است ـ يعنى مصلحت خود را تشخيص مى‏دهد ـ بتواند زندگانى خود را به نحو مستقل اداره كند و قدرت تصميم‏گيرى صحيح در امور زندگى خود را داشته باشد و بيم آن كه فريب بخورد در ميان نباشد، چنانچه بخواهد ازدواج كند، احتياجى به اجازه پدر يا جدّ پدرى خود ندارد و در غير اين صورت، بنابر احتياط واجب بايد از پدر يا جدّ پدرى خود اجازه بگيرد و اجازه مادر و يا برادر لازم نيست. همچنين بنابر احتياط واجب دخترى كه باكره نيست نيز همين حكم را دارد.
«مسأله 2831» دخترى كه براى ازدواج، بايد از پدر يا جدّ پدرى خود اجازه بگيرد، چنانچه بدون اجازه گرفتن از آنان با مردى ازدواج كند و پس از ازدواج، پدر يا جدّ پدرى اجازه دهند، ازدواج وى صحيح است وگرنه بنابر احتياط واجب بايد با طلاق از آن مرد جدا شود.
«مسأله 2832» اگر دخترى در اثر حادثه‏اى مثل افتادن، بكارت خود را از دست بدهد و يا اين كه به جهت انجام عمل حرامى مثل زنا، بكارت وى از بين برود و يا بدون اين كه از پدر يا جدّ پدرى خود اجازه بگيرد، با مردى ازدواج كند و در اثر آميزش با وى بكارتش را از دست بدهد، از جهت وجوب اجازه گرفتن براى ازدواج، در حكم باكره است.
«مسأله 2833» اگر دختر مسلمان باشد، ولى پدر و جدّ پدرى او مسلمان نباشند، لازم نيست از آنان اجازه بگيرد.
«مسأله 2834» اگر پدر و جدّ پدرى غايب باشند به گونه‏اى كه نشود از آنان اجازه گرفت و دختر هم احتياج به شوهر كردن داشته باشد، لازم نيست از پدر و جدّ پدرى اجازه بگيرند.
«مسأله 2835» در مسأله وجوب يا عدم وجوب اجازه گرفتن از پدر يا جدّ پدرى براى ازدواج دختر، فرقى بين ازدواج موقّت يا دائم نيست. همچنين فرقى نمى‏كند كه در ازدواج موقّت شرط كنند كه آميزش صورت نگيرد يا چنين شرطى نكنند.
«مسأله 2903» عقد موقّت زن اگرچه براى لذّت بردن هم نباشد، صحيح است.
«مسأله 2904» در عقد موقّت اگر مهر معيّن نشود، عقد باطل است و اگر مدّت معيّن نشود، به عقد دائم تبديل مى‏شود.
«مسأله 2905» شوهر بنابر احتياط واجب نبايد بيش از چهار ماه آميزش با متعه خود را ترك كند.
«مسأله 2906» زنى كه صيغه مى‏شود، اگر در عقد شرط كند كه شوهر با او آميزش نكند، عقد و شرط او صحيح است و شوهر فقط مى‏تواند لذّتهاى ديگر از او ببرد، ولى اگر بعد به آميزش راضى شود، شوهر مى‏تواند با او آميزش نمايد.
«مسأله 2907» زنى كه متعه شده، اگرچه آبستن شود، حقّ خرجى ندارد.
«مسأله 2908» زنى كه متعه شده حقّ همخوابى ندارد و از شوهر ارث نمى‏برد و شوهر هم از او ارث نمى‏برد، مگر اين كه هنگام عقد شرط شده باشد كه از يكديگر ارث ببرند و يا اين كه شرط شده باشد كه فقط مرد از زن و يا فقط زن از مرد ارث ببرد.
«مسأله 2909» زنى كه متعه شده اگر نداند كه حقّ خرجى و همخوابى ندارد، عقد او صحيح است و براى آن كه نمى‏دانسته، حقّى به شوهر پيدا نمى‏كند.
«مسأله 2910» زنى كه متعه شده مى‏تواند بدون اجازه شوهر از خانه بيرون برود، ولى اگر به واسطه بيرون رفتن او حقّ شوهر از بين برود، بيرون رفتن او حرام است.
«مسأله 2911» اگر زنى مردى را وكيل كند كه به مدّت و مبلغ معيّنى او را براى خود متعه نمايد، چنانچه مرد او را به عقد دائم خود در آورد يا به غير از مدّت يا مبلغى كه معيّن شده او را متعه كند، وقتى آن زن فهميد اگر بگويد: «راضى هستم»، عقد صحيح است وگرنه باطل است.
«مسأله 2912» اگر پدر و جدّ پدرى بخواهند براى محرم شدن ـ يك ساعت يا دو ساعت ـ زنى را به عقد پسر نابالغ خود در آورند يا دختر نابالغ خود را براى محرم شدن به عقد كسى درآورند، در صورتى صحيح است كه به مصلحت طفل باشد و به طور جِدّى قصد انشاى عقد را داشته باشند و بنابر احتياط پسر و دختر قابل استمتاع باشند وگرنه تنها براى محرميّت، صيغه خواندن خالى از اشكال نيست.
«مسأله 2913» اگر پدر يا جدّ پدرى، طفل خود را كه در محلّ ديگرى است و نمى‏داند زنده است يا مرده، براى محرم شدن به عقد كسى درآورد، در صورتى كه قصد جِدّى حاصل شود و امكان استمتاع هم باشد، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل مى‏شود و چنانچه بعدا معلوم شود كه در هنگام عقد آن طفل زنده نبوده، عقد باطل است و كسانى كه به واسطه عقد ظاهرا محرم شده بودند، نامحرمند.
«مسأله 2914» اگر مرد مدّت متعه را ببخشد، چنانچه با زن آميزش كرده باشد، بايد تمام چيزى را كه به عنوان مهر قرار گذاشته به او بدهد و اگر آميزش نكرده باشد، بايد نصف چيزى را كه به عنوان مهر قرار گذاشته‏اند به او بدهد.«مسأله 2915» مرد مى‏تواند زنى را كه متعه او بوده، پس از تمام شدن مدت متعه و يا بخشيدن مدت آن و در حالى كه هنوز عدّه‏اش تمام نشده، به عقد دائم يا موقّت خود در آورد.

1 comment:

  1. سلام من حسنم و داره بهم فشار میاد 38 سالمه و هنوز نتونستم با کسی باشم و این غریزه داره مغز استخونم رو له میکنه .. یه خانم میخوام مهم نیست چند سالش باشه !فقط باشه تا بتونه منو آروم کنه 09148487806

    ReplyDelete